be to che
be to che

be to che

میراث آلبرتا

حتما ببینید 

حتما 

حتما 


ی بیتش توی وبلاگ http://afiamb.blogfa.com 

بود 

اینم کاملش 

هر سو که با هزار کرشمه خرام تست

صد دل فتاده پیش به هر نیم گام تست

 

وه آن تویی و یا مه گردون و یا خیال

ماهی که گاه گاه به بالای بام تست

 

جانم فدای زلف تو آندم که پرسمت

کاین چیست موی بافته، گویی که دام تست

 

خود را ز تو سلام کنم زان همی زیم

میرم ازین گمان نبرم کاین سلام تست

 

مستی گرم تمام بسوزد عجب مدار

زینسان که دل به پختن سودای خام تست

 

چون می کشی مرا ز کف خویش بیش ازین

یک جرعه ای بریز که ای کشته شام تست

 

خونم نگین نگین که فرو می چکد ز چشم

بر هر نگین ز کلک وفا نقش نام تست

 

جانی که هست در کف اندیشه ها گرو

بر رخ ز خون قباله نوشتم که نام تست

 

خسرو که هندوانه سخن کج کج آورد

یک خنده کن وظیفه او، چون غلام تست

حافظ- خیام


شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش

که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش

مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش

 

 

 

گویند اگر می بخوری عرش بلرزد               عرشی که به یک جام بلرزد به چه ارزد

 

در خانه ى ما زیرزمینی ست که در آن             یک خم بخوری خشتی از آن نیز نلرزد

           خیام بزرگ

 

 

من کم کم یقین دارم پیدا میکنم که اینا شراب خوردن 

و الا کسی که چیزی رو نخورده چطوری این همه درباره اش شعر گفته 

خیام اگه این روزا این شعر هاشو می گفت 

به علت شرب خمر حتما مینداختنش زندان ...  اونجا هم معتاد می شد.. دیگه خیام نمیشد 

خخخخ

امان از دست ذهن !

خصوصی ترین حرف ها


یا هیچ وقت گفته نمیشن 

یا اگه بشن 

به دو گروه گفته میشه 

نزدیکترین فرد که بهش اعتماد داری 

یا غریبه ترین که فقط خودتو خالی می کنی با خیال راحت هیچ عقوبتی نداره !

ولی اون اولی شاید خریت کنه و احوالاتتون مثل الان من 

پر از واکنش های اکسیداتیو .. در حال نابود کردن سلول های بدنم 

نیاز شدید به آنتی اکسیدان روحی دارم 

قانون جذب


قانون جذب (به انگلیسی: Law of attraction) یک قانون انتزاعی است و به طور خلاصه بیان می‌کند که هر آنچه در ذهن انسان تصور شود اعم از خوب یا بد، زشت یا زیبا در دنیای واقعی نمود خواهد  یافت. سرعت و شدت به واقعیت پیوستن این تصویر ذهنی به شدت تمرکز روی آن موضوع و وضوح تصویر آن در ذهن بستگی دارد. در واقع خواسته‌هایی که تصور می‌شوند باید به گونه‌ای باشند که بتوان آنها را در ذهن حس و باور نمود. قانون جذب می‌گوید هر چه فکر کنی همان می‌شود.

---------------------

از هر کسی بپرسی ی آرمان شهر داره که بهش فکر میکنه 

خواه ناخواه بهش میرسه 

چند وقت پیش داشتم 

بازم ناخودآگاه به آرمان شهرم فکر میکردم 

متوجه شدم  هیچ کس به جز خودم توی اون دنیا نیست 

فقط من هستم .. 

نه زنی نه بچه ای 

نه خواهری برادری 

البته کارگر دارما خخخخ

---

دقیقا دارم به همون سو پیش میرم 

اگه نره هم با خودآگاه ذهنم  میرم به سمتش 

----

بهترین راه .. بدون آوردن توضیح  و اینکه همه هم تشویقت میکنن

کنکور 96

آماده باش 

میخوام دور بشم 

 

 

برم دنبال  آرمان شهرم 

-----

همون وبلاگی که بهتون نمیگم ...

یکی از پستاش درباره همین قانون جذبه

بعد از شش یا پنج سال 

به جواب سوالش رسیده!


آخه 

پدر سگ 

بی ناموس 

بی شرف 

کم عقل 

عوضی 

و هرچه فحش مثبت 18 هست که نمیتونم اینجا بگم 

آخه چرا ؟؟

من و تو باهم بزرگ شدیم 

مثل برادر ...

کثافته آشغال 

اون ی جمله رو فقط تو میدونستی و من!!!

چرا الان بقیه میدونم 

مثلا با این ی جمله میخواستی مشکل منو حل کنی 

تمام بشه!

یکی باید بیاد مشکلات خودتو حل کنه روانی 

هرچی فحشت بدم کمه 

فقط میتونم از زندگیم حذفت کنم 

عوضی 

-----

یکی نیست به من خر بگه 

مرد حسابی 

چرا رفتی درد دلتو 

به اون خر گفتی 

الاغ 

مرد هم میرفته درد دل میکرده 

احمق 

----------------

کی این استرس و ناراحتی جونمو بگیره خدا داند 

فعلا که سیستم بدن داغااااااااان شده 

-------------

ی چیز عجیب


بعضی چیزها دست خود آدم نیست 

به طور ناخودآگاه انجام میده 

مثل این

.........

یا 

-------

که متن رو جدا میکنم !!

بعد از چند روز وبلاگ نویسی تازه متوجهش شدم 

خخخخخخ

( و صد البته این خخخخخخ)


ما ایرانی ها به طرز غیر قابل باور آدم های عجیبی هستیم 

استاد خالی بندیم و تعارف شاه عبدالعظیمی هستیم !!

مثل جریان شب های برره شده از افعال معکوس استفاده می کنیم 

البته شاید هم دربیان افکار کسی راهنمای خوبی نبوده برامووون 

ی آشنایی رو میبینیم توی خیابون .... عجله داریم ... برای اینکه پرشو بکشیم 

میگیم در خدمت باشیم ... بفرمایید منزل ... وقتتون رو نمیگیرم 

( یعنی خودت بفهم الاغ ... من میخوام برم ... )

طرف هم از این همه تعارف دروووووغ خوشش میاد ... باز مثل خر کیف میکنه در افق محو میشه 

حالا اگه بهش بگی من خیلی عجله دارم . در پناه حق . یا خدا نگهدار 

انگار بهش بی احترامی کردی !!

پدر مادرش یادش ندادن ... 

خلاصه ی جا همینجوری جبران می کنه برات 

....

این ساده ترین بیان  نوع بروز دادن افکار در بین ماها بود 

....

شما حالا در انواع و اقسام  دیگه رو مد نظر داشته باش . همینجوری 

یا افکار بیان نمیشن ... یا اگه بشن همینجوریه !

 ....

و اینکه یادمون ندادن عاقلانه و مودبانه در موقعیت مناسب.

احساسی رو که داریم ب یک نفر بگیم ... بدون عواقب

با خیال راحت 

---

ی خاطره از خودم بگم 

با استادم از موسسه بر  میگشتیم 

سر ظهر بود 

نزدیک خونشون که رسیدیم ... تعارف کرد گفت ناهار در خدمت باشیم 

سوال کردم ناهار چی دارین؟

گفت کله پاچه 

به به استاد ماهم میایم...

گفت بچه جااان برو دنبال کارت 

!!!

آخه تو که دل نداری چرا تعارف میکنی !!

اصلا تعارف نکن ..

---------

نمیدونم چرا هیچ کدوم از اساتید دیگه به من تعارف نکردن !

یعنی من اینقد جدی به نظر می رسم !

 

حمایت، حامی


ی چیزی توی زندگی وجود داره به اسم حمایت 

یکی که ازت بزرگتره توی مسائل بهت کمک میکنه 

و این به آدم نیرو میده 

توان کار کردن میده 

حالا این شخص میتونه :

پدر 

مادر 

برادر 

خواهر 

دایی 

عمو

عمه

خاله

یکی از این ها یا چندتا شون باشن !

حالا فکرشو کن در اوج جوانی 

باید برای زندگیت تصمیم بگیری 

همین ها بیان بگن ! من توی این قضیه باهات نیستم 

میشی مثل ی نقطه وسط برگه آچار !!!

حالا بیا تصمیم بگیر !

هرچند که نظرش اشتباهه....

(داستان زندگی - گذشته نه چندان دور) 

-----------------------------

حالا شما میتونید در مقابل حمایت کنندتون 

ایستادگی کنید !!

این گوی و این میدان!!

حالا میتونی برو بگو....

 ------------

این داستانش مثل جبر و اختیاره به نظرم ... همه میگن اختیار داری .. ولی جبر هم باید قبول کنی!

هر اتفاقی میافته میگن خواست خدا بود!

چه بد  چه خوب 

ولی شما باز هم اختیار داری!

اختیار داری 

ولی نه به طور کامل .... 

80 درصد جبر

20 اختیار 

تنهایی


 

وفتی کسی نباشد که حرفت را بفهمد  

وقتی هیچ پناهگاه عاطفی نداشته باشی  

وقتی حق نداشته باشی که خودت باشی 

وقتی نباید و بایدها اجازه نمی دهند که از چیزی ناراحت شوی 

وقتی که مجبوری غم هایت را پنهان کنی 

خودت باشی و خودت   

تظاهر کنی و لبخند بزنی و

اشک ها را در آغوش زانوانت بگریی

حس تنهایی به سراغت می آید 

و ویرانت می کند 

میشوی محصور در منطقه امن خودت