-
اخر شبی
جمعه 20 بهمن 1396 23:44
الان از بی خوابی اومدم اینجا بعد از مدتها ی نظر هم نداشتم خیلی خوبه ............. الانم که هیچی به ذهنم نمیرسه ولی منی که هر شب این موقع با خواب دست و پنجه نرم میکردم الان خوابم نمیبره ! کلا گفتم بیام ی مطلب بزارم شاید یکی اومد و سر زد شاید ی رفیقی پیدا کردیم یادش بخیر بلاگفا ی زمانی برو بیایی داشتیم تف تو اون اتفاق !
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 16 آبان 1396 21:57
این همه مخاطب دارم.ولی الان کسی نیست بحرفیم ..
-
حرف اضافه
پنجشنبه 27 مهر 1396 11:42
خیلی وقته درست و حسابی با یکی صحبت نکردم. قشنگا اینجا هم حالشو نداشتم بیام بنویسم آخه هیچ کی نمیاد ... اصلا نمیاد بگه خرت به چندمن! هرچند کلا شلوغی رو دوست ندارم ولی یکی که باید باشه خوب ! بابا یکی بیاد ... خلاصه کلی حرف هر روز به ذهنم میاد که با یکی صحبت کنم ولی اون یکی نمیاد .. شاید هم اصلا دلم نمیخواد یکی پیدا بشه...
-
همسایه
پنجشنبه 27 مهر 1396 11:27
اول داستان همسایه بنده خدا دلش درد میکرده . یهویی داداش میگن باید بریم تهران .. میبرنش پیش بهترین دکتر در بهترین کلینیک خصوصی (طبق گفته ی ی دکتری که داستان رو براش تعریف کردیم) خلاصه آزمایش و ال و بل ... تشخیص سرطان روده و معده از نوع خیلی بد! شیمی درمانی شروع میشه زن و بچه همه میرن تهران کلی بدبختی ی دوره شیمی درمانی...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 شهریور 1396 19:02
سلام به خودم چون کسی دیگه اینجا نمیاد ... حالم یکم تخمی گرفته است هم میدونم چرا . هم نمیدونم چراااااا بیشتر استرس پایان نامه رو دارم ... پایان نامه خر است ! و البته خرید لوازم ... هماهنگ کردن کارها آزمایشگااااه از همه بدتر تنهایی و بدترتر ترم پنجم کلا مثل خره در گل گیر کرده ولی میدونم سخت تر ازاین هم میگذره ... پس به...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 شهریور 1396 19:06
نمیدونست! بیخیال!
-
زندگی دوباره!
پنجشنبه 23 شهریور 1396 08:50
آخییییش شرش از زندگیم کم شد رفت خونه باااااااااااااااااااباش اون موقع هااا که اذیت می کرد ... گریه می کرد و می گفت میخوام بخوابم از اینجا خسته شدم میخوام برم خونه بابام الان رفته خونه باباش راحت بگیره بخوابه! الان من خیلی خوبم ! تولدم هم هست ! دیگه چه بههههتر
-
گفتگو
یکشنبه 12 شهریور 1396 09:21
چند روز پیش ماشین یکی از دوستان توی کمربندی شهرمون خراب شد . من رفتم کمکش . بعدش با ماشین من رفت کاراشو انجام بده منم پیش ماشین نشستم ی کشاورزی هم اومد پیش من .... شروع کرد به صحبت کرد اینقدر که ثانیه شماری می کردم تا فیقم بیاد این منو ول کنه حرف از کشاورزی شروع شد! یکم بحث ادامه پیدا کرد .. رسیدیم به اسپیلت و لوازم...
-
روز
چهارشنبه 25 مرداد 1396 08:58
الان به جای دو روز یکسالم شبیه هم شده سیصد و شصت و چهار روز فرق می کنه من چقد عقب افتاده ام!
-
مرگ
شنبه 14 مرداد 1396 11:51
دیروز نزدیک بود بمیرم از ده سانتی من گذشت قشنگ از کنار گوشم صد البته رگ گردنم بین اون همه شلوغی و بازی کردن ! خداروشکر زنده ام
-
بیکاری
جمعه 23 تیر 1396 21:25
از بدترین کارهای دنیا بیکاری می باشد ... فک کن بیان بهت بگن ماهی اینقد بهت میدیم فقط بشین توی خونه هیچ کاری نکن! هفته ی اول دیوانه میشی .... از چی بگم دیگه چیزی ندارم .. فقط ی پایان.نامه تخیلی مونده . که حوصله اونم ندارم ... اصلا نمیشه فکر ادم درگیر نباشه .. عاشق اون سالهای مدرسه بودم که شنبه ها ورزش و زبان داشتیم ......
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 14 تیر 1396 22:02
ی وقتایی هست دل آدم میگیره از زمین و زمان ناراحته میخواد از غصه نداشته یا داشته بمیره مطمئنما که شماها تجربه کردید الان دقیقا همون حس و حال رو دارم --- اومدم دیدم یکی نظر گذاشته ... به قول خارجکی هااا wow یکم حالم بهتر شد رفتم چندتا وبلاگ خوندمو نظر گذاشتم فکر نمیکردم ی نظر خیلی کوتاه روی حالم اثری داشته باشه!
-
بعضی ها
سهشنبه 13 تیر 1396 23:28
بعضی ها اینقدر قوی هستن که اینقدر اقتدار قشنگی دارن اینقدر آرامش دارن با تمام مشکلاتشون خیلی باحالن ---------------------------------------- بعضی ها هم که فقط الکی هستن ----- خیلی وقته با هیچکس حرف نزدم حریف نکته سنج!!
-
ماه رمضان
چهارشنبه 7 تیر 1396 17:17
سلام.. نمیدونم چی بگم ... از کجا بگم ... من نمیدونم چرا مردها به زن ها احتیاج دارند و برعکس . خدا ی جور آدما رو درست میکرد به کسی احتیاج نداشتن تنهایی رعنایی هر موقع هم میخواستن بچه دار میشدن که نسلشون ادامه پیدا کنه زن گرفتن و نگرفتن هر دوتاش ی سری مشکلات داره مثل این میمونه که خیلی گرسنه باشی یا خیلی سیر باشی هر...
-
فیلم
جمعه 26 خرداد 1396 21:56
الان داشتم تئی تلگرام ول میچرخیدم .. عکس این فیلم رو دیدم scent of a woman فیلمش خوش ساخته جالبه بوی خوش زن همین اسم فیلم کلی باهاش حال می کنم بووووووووووووووی خوش زن
-
سلام
چهارشنبه 24 خرداد 1396 23:40
خوبیه وبلاگ اینه که حرفات ماله خودته... اینستاگرام تلگرام و غیره ... اول آخرش یکی آشنا هست حال نمیده ..... اینقد کف پام درد میکنه که حد نداره ... آخه مجبور بودی بپری! آدم بی عقل ... ۰۰۰۰ سن لامصب که میره بالا هیچی مثل ی زن غرغرو نمیتونه ب ادم انرژی فرار از خونه رو بده بمب هم بندازن تو خونه من حال فرار ندارم ... ......
-
بدوووووون عنوااااان
شنبه 20 خرداد 1396 21:03
من دارم کجا میام?! تو داری با من میای
-
ماه رمضان
سهشنبه 16 خرداد 1396 22:08
یکی از پذیرایی که خدا میکنه گرسنگیه با گرسنگی از آدم پذیرایی میکنه --- توی خیلی از مقالات خارجی هم از مفید بودن روزه داری سخن گفته اند. لطفا قیافه روشن فکری نگیرید که برای بدن آدم ضرر داره و این حرفااااا --------------- یکی از چیزایی که داره اذیتم میکنه تنهایی است. باز خدا رو شکر میکنم که خانواده ام هستن! ------- کسی...
-
سوال؟
جمعه 5 خرداد 1396 21:18
این سوال عجیب ذهنمو درگیر کرده! از همین اول معذرت میخوام از همه خوانندگان وبلاگ (همچین گفتم تمام خوانندگان که انگااار 5 6 هزار خواننده داره وبلاگم ) هدف دخترا از این که این همه بد لباس میپوشن چیه؟ دختره شلوار چسبااان بینهایت تنگ! و صد البته نازک! مانتو جلو باز! لباسی که زیر مانتو شون یا همون قسمت زیری مانتو می باشد...
-
مسافرت خرداد
جمعه 5 خرداد 1396 20:59
سه شنبه دوم خرداد ساعت 20 و 30 دقیقه حرکت به سوی نهران! شب فیروزکوه صبح تهران ! کااااااااااااااااااااااااااااااااااااخ سعدآباد فوق العاده بوووووووووووود فوق العاده! درختاش وای خداااااا تابلوهای فرشچیان !! کلمه استاد کمه براش! برادران امیدوار! ولی حیف وقتم کم بوووود! شب هم پیش دوستااااااااااااااان ساعت 24 هم بای بای به...
-
مهمان های خارجی
جمعه 5 خرداد 1396 20:39
بعد از مهمان سوئیسی از اسلواکی و آلمان هم مهمان داشتم ---- ولی هنوز هم سوئیسیه هنوز مقام نخست رو داره! -- مهمان های اسلواک خیلی مهربون بودن دختره خیلی حرف میزد! برامون شام درست کردن ! یجورایی مثل کوکو سیب زمینی (( زامیاکوِ پلاسکی )) خوشمزه بود! قسمت خنده دارش اینجا بود که همه سیب زمینی ها رو رنده زدن ی...
-
نمیدونم از خودم چی میخوام
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1396 13:12
سلام تا حالا شده فکر کنید که از زندگیتون چی میخواهید ! هرکسی رو اطراف خودم می بینم فک میکنم میدونم چی میخواد شاید هم اینجور نباشه شاید مثل من باشن ولی من همیشه درگیرم که چ طور باید زندگی کنم البته ی آرمان شهر دارماااا خیلی هم خوشگله ! ولی امان از مقایسه هایی که ذهنم انجام میده ! میگه به من خاک تو سرت یکی نصف تو هم...
-
مهمان های خارجکی
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396 00:10
اینجایی که من زندگی می کنم خیلی توریست خارجی نمیااااد این چندتایی هم که اومدن خیلی برا خودم هم عجیب بود از 40 50 تایی که پیام دادم بهشون دوتاشون اومدن... اولی هم که یکی از دوستان باهاش صحبت کرده بود خیلی تجربه جالبیه ی چیزی بین همشون مشترک بود .... حدود یک ماه مسافرت در حالی که دانشجو بودن ... این مهمان های آخری از...
-
بیست و چهارم فروردین !
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 00:10
الان خیلی خوابم میاد بای بای خوب برو بگیر بخواب مرض داری بیای اینجا بگی خوابم میاد !
-
بدون عنوان
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 23:46
دو طرف دعوا همیشه خودشون رو طرف حق میدونن من حق هستم ! در یک زمان و مکان 2 تا حق داریم ! همیشه به این باید فک کرد که احتمال حق بودن یا نبود مثل سکه است یاد جبر رو احتمال افتادم سکه ای را n بار به هوا پرت می کنیم ... 50 50 یا شیر یا خط ---------------- دیگه حرف زدنم نمیاد !!!! یعنی نمیخواد که بیاد یا شایدم میاد خودم...
-
افکار
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 23:35
ممممممممممممم چی بگم از کجا بگم چطوری بگم !!! نمیدونم از این بگم که هیچی سرجاش نیست حتی افکارم در لحظه زندگی نمی کنیم یا غصه دیروز رو میخورم یا اینکه آینده چه اتفاقی میافته و اینکه لحظه در حال عبور که همه دارایی آدم هست رو از دست میدم اصلا معلوم نیست فردا زنده باشم یا نه ! یا اینکه بقیه زنده باشن یا نه! شاید یهو زلزله...
-
سفر به تهران
یکشنبه 3 اردیبهشت 1396 21:54
رفت و برگشت دو روزه و یک شب . خونه پسر دایی هاااا رفتم پاساژ علائدین ... پاساژ چارسو چقد شیک بود ولی باید کلی پول داشت ... من که فقط تماشااااا کردم ۰۰۰۰۰ توی مترو هم که چقد جالب لحظات بسیار عاشقانه ... خخخخخ از ماچ گرفته تا دستمالی کردن همدیگه ... .... آدم قرآن به دست هم دیدم .... تهران شهر عجااایب
-
هدف
پنجشنبه 31 فروردین 1396 21:43
الان هیچ کونه هدفی ندارم ! شب روز می شود و روز شب ! اصلا انتخاب هدف کار درستی می باشد ! همیشه ی سوال هست همتون شنیدین ! میگن فکر کن الان روز آخره زندگیته ! چه کار میکنی؟ من که میرم ی جای خوشگل .. ترجیحا چشمه هم باشه تشنگی نمیرم! ی روز میشینم به زیبایی های طبیعت نگاه میکنم و بس! تمام... غزل خداحافظی...
-
پایان نامه
چهارشنبه 30 فروردین 1396 19:40
پایان نامه خر است! نمونه گذاشته اندر آون ... امروز رفته ایم برداریم ... دستگاه خاموش است از مسئول آزمایشگاه کمال تقدیر و تشکر را داریم .... شاید هم جزو یکی از هزاران اتفاقاتی است که آدم دوپا از درک آن عاجز می باشد ... احتمال زیاد خیری در آن است .
-
عذر بدتر از گناه
شنبه 26 فروردین 1396 23:41
من که خیلی خندیدم قبلا به خاطرش معذرت خواهی می نمایم خخخخخ داستان عذر بدتر از گناه شاه توی سفر بوده ... دلقک هم داشته مسخره بازیشو در میاورده دلقک میره پشت شاه . شاه رو انگشت میکنه شاه بر میگرده میگه چرا انگشت کردی ? دلقک میگه فکر کردم ملکه بود ! هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها فک کنم دلقک رو جر دادن !خخخخخخخخخ عذر بدتر از...